ماهیت و جایگاه اتحاد ملّی
لزوم اتحاد و هوشیاری مردم در برابر تلاش تبلیغی و جنگ روانی دشمنان برای ایجاد تفرقه به بهانه قومیّت، مذهب و گرایشهای صنفی از تاکیدات رهبری در پیام نوروزی است که رویارویی با آن ریشهای تاریخی دارد.
احسان حیدری*
در هر ملّتی وحدت و همبستگی مردم موجد تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف ملّی و مانع وقوع طغیانها و کینهتوزیها میشود. این مهم راه رسیدن به سعادت را، که غایت و نهایت محسوب میشود، فراهم میکند.
اندیشمندان علومسیاسی، اتحاد ملّی را از ارکان قدرت سیاسی دانستهاند که از چگونگی عکسالعمل مردم در دفاع از منافع ملّی و مصالح کشور حکایت میکند. در موقعیت بسیار حساس کنونی کشور، دشمنان ملّت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بینالمللی خود را به کار گرفتهاند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران ضربه بزنند و در میان صفوف مردم تفرقه ایجاد کنند تا بتوانند نفوذ و سلطه استعماری خود را تحمیل نمایند.
لزوم اتحاد و هوشیاری مردم در برابر تلاش تبلیغی و جنگ روانی دشمنان برای ایجاد تفرقه به بهانه قومیّت، مذهب و گرایشهای صنفی از تاکیدات رهبری در پیام نوروزی است که رویارویی با آن ریشهای تاریخی دارد.
«ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان» و «بهوجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور» دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی میباشد.
«اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اصول مهم و محوری یک مجموعه دینی و یکی از ارکان کارساز، بنیادی و زیربنایی تثبیتکننده آن نظام است؛ چنانکه امام راحل رمز پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان را در وحدت کلمه خلاصه کرد و طبق نظر صریح ایشان، اجرای تمامی احکام، قوانین و مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی و حتی عبادی و اعتقادی اسلام بدون آن محقق نمیشود و اگر تمامی افراد جامعه در تحقق واژههایی همچون عدالت و آزادی اتفاق نظر نداشته باشند و متحد نگردند، در صورت قرار گرفتن امام معصوم(ع) در رأس نظام نیز امکان تحقق هیچکدام از این واژههای زیبا میسر نخواهد شد.
یکی از مشکلات بزرگ و اساسی جامعه و نظام ما در همین جا نهفته است که متأسفانه اصل اساسی اسلام (اصل اتحاد) در جامعه ما به فراموشی سپرده شده و جای خود را به خصومت، تحریک حساسیّتهای سیاسی و قومی و ایجاد لجاجتها و به راه انداختن جنگ، خشونت، نفرت و غلظت داده است؛ نوشتهها، گویشها، جناحبندیها، موضعگیریها و بهویژه سیاستهای داخلی و خارجی ما لبریز از تندی و افراط و تفریط و آنهم در جهت بر هم زدن وحدت مابین خانواده انقلاب میباشد.
خشونت، عصبانیت، پرخاشگری، ستیزهجویی، دشمنتراشی، حرمتشکنی، تغییر، تخریب و هتک حیثیت افراد و اشخاص در جامعه ما بیداد میکند و هر روز از کاه کوه ساخته میشود. آیا با وضع موجود میتوان جامعه را نمونه یک جامعه متعادل اسلامی، همسو با نظریات ائمه معصومین، امام راحل و مقام معظم رهبری دانست؟ آیا نحوه تعامل تشکلهای سیاسی و سیاستهای داخلی و خارجی ما بر اساس وحدت است؟ اگر چنین است، اینهمه مشکلات داخلی و خارجی، سیاسی و اقتصادی از کجاست؟ اینهمه منازعات و کشمکشهای عبث و خستهکننده برای چیست؟ اگر عدهای در کشورداری برای استقلال، مفهوم و جایگاهی قائل نشوند و آن را عامل بازدارندگی بدانند و متقابلاً عدهای دیگر آن را در تعارض، ستیزهجویی، پرخاشگری، دشمنتراشی و یکدندگی خلاصه کنند و ارتباطات عادی را وابستگی بدانند و سیاست تعارض را به استقلالطلبی مشتبه سازند و از دست رفتن نیروها و فرصتها و استهلاک توان ملّی را موجب گردند، آیا آرمان شهدا تحقق یافته است؟ آیا میتوان از این طریق به اقتدار ملّی و بینالمللی رسید و با ضعف، نیاز، فقر و فلاکت به عزت و استقلال دست یافت؟
این اختلاف واژه دو وجهی است. یک وجه با رعایت اصول و متون دینی به تحکیم روابط مبدل خواهد گردید و وجه دیگر به تفرقه و جدایی منجر خواهد شد؛ که این وضعیت، صفا و آرامش را از جامعه سلب میکند، مردم و جوانان را رو در روی هم قرار میدهد، اتحاد ملّی و انسجام اسلامی را مخدوش میسازد، حرمتها را میشکند و خانواده انقلاب را روز به روز از هم دور میسازد. ما امروز، هم در سطح دولت و حکومت و هم در سطح مردم و جامعه، در تمام زمینهها حتی در قانونگذاری و سیاستهای داخلی و بهویژه در سیاستهای بینالمللی و خارجی به وحدت کلمه و به اصل اخوت و محبت بیش از هر عامل دیگری نیازمندیم.
امروز جامعه ما نیازمند آرامش و انسجام ملّی و تشنه رحمت و محبت است که این امر با زور و فشار حاصل نمیشود. اهمیت این امر تا آنجاست که خداوند به پیامبر خویش میفرماید: «ای پیامبر رحمت، از رحمت خدا بود که تو نرمخوی و مهربان شدی و اگر تندخوی، سختدل و سختگیر بودی، حول محورت گرد نمیآمدند.» (آلعمران/ 159)
جامعه ایران، جامعهای است متنوع و دارای هویت خاص فرهنگی- اجتماعی. ایران با تمدنی دیرینه، با قبول اسلام، فرهنگ ایرانی- اسلامی را پذیرفت. البته نباید فراموش کرد که در طی تاریخ در داخل این فرهنگ، خردهفرهنگهایی هویت خویش را تعریف کردند و در عین حال با این فرهنگ بزرگ نیز همزیستی مسالمتآمیز داشتند. ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب، لک، گیلک، ترکمن و... همه ایرانیاند و مسلمان، و هویت برتر خود را در ایران اسلامی جستجو میکنند.
*کارشناس سیاسی
در هر ملّتی وحدت و همبستگی مردم موجد تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف ملّی و مانع وقوع طغیانها و کینهتوزیها میشود. این مهم راه رسیدن به سعادت را، که غایت و نهایت محسوب میشود، فراهم میکند.
اندیشمندان علومسیاسی، اتحاد ملّی را از ارکان قدرت سیاسی دانستهاند که از چگونگی عکسالعمل مردم در دفاع از منافع ملّی و مصالح کشور حکایت میکند. در موقعیت بسیار حساس کنونی کشور، دشمنان ملّت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بینالمللی خود را به کار گرفتهاند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران ضربه بزنند و در میان صفوف مردم تفرقه ایجاد کنند تا بتوانند نفوذ و سلطه استعماری خود را تحمیل نمایند.
لزوم اتحاد و هوشیاری مردم در برابر تلاش تبلیغی و جنگ روانی دشمنان برای ایجاد تفرقه به بهانه قومیّت، مذهب و گرایشهای صنفی از تاکیدات رهبری در پیام نوروزی است که رویارویی با آن ریشهای تاریخی دارد.
«ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان» و «بهوجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور» دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی میباشد.
«اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اصول مهم و محوری یک مجموعه دینی و یکی از ارکان کارساز، بنیادی و زیربنایی تثبیتکننده آن نظام است؛ چنانکه امام راحل رمز پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان را در وحدت کلمه خلاصه کرد و طبق نظر صریح ایشان، اجرای تمامی احکام، قوانین و مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی و حتی عبادی و اعتقادی اسلام بدون آن محقق نمیشود و اگر تمامی افراد جامعه در تحقق واژههایی همچون عدالت و آزادی اتفاق نظر نداشته باشند و متحد نگردند، در صورت قرار گرفتن امام معصوم(ع) در رأس نظام نیز امکان تحقق هیچکدام از این واژههای زیبا میسر نخواهد شد.
یکی از مشکلات بزرگ و اساسی جامعه و نظام ما در همین جا نهفته است که متأسفانه اصل اساسی اسلام (اصل اتحاد) در جامعه ما به فراموشی سپرده شده و جای خود را به خصومت، تحریک حساسیّتهای سیاسی و قومی و ایجاد لجاجتها و به راه انداختن جنگ، خشونت، نفرت و غلظت داده است؛ نوشتهها، گویشها، جناحبندیها، موضعگیریها و بهویژه سیاستهای داخلی و خارجی ما لبریز از تندی و افراط و تفریط و آنهم در جهت بر هم زدن وحدت مابین خانواده انقلاب میباشد.
خشونت، عصبانیت، پرخاشگری، ستیزهجویی، دشمنتراشی، حرمتشکنی، تغییر، تخریب و هتک حیثیت افراد و اشخاص در جامعه ما بیداد میکند و هر روز از کاه کوه ساخته میشود. آیا با وضع موجود میتوان جامعه را نمونه یک جامعه متعادل اسلامی، همسو با نظریات ائمه معصومین، امام راحل و مقام معظم رهبری دانست؟ آیا نحوه تعامل تشکلهای سیاسی و سیاستهای داخلی و خارجی ما بر اساس وحدت است؟ اگر چنین است، اینهمه مشکلات داخلی و خارجی، سیاسی و اقتصادی از کجاست؟ اینهمه منازعات و کشمکشهای عبث و خستهکننده برای چیست؟ اگر عدهای در کشورداری برای استقلال، مفهوم و جایگاهی قائل نشوند و آن را عامل بازدارندگی بدانند و متقابلاً عدهای دیگر آن را در تعارض، ستیزهجویی، پرخاشگری، دشمنتراشی و یکدندگی خلاصه کنند و ارتباطات عادی را وابستگی بدانند و سیاست تعارض را به استقلالطلبی مشتبه سازند و از دست رفتن نیروها و فرصتها و استهلاک توان ملّی را موجب گردند، آیا آرمان شهدا تحقق یافته است؟ آیا میتوان از این طریق به اقتدار ملّی و بینالمللی رسید و با ضعف، نیاز، فقر و فلاکت به عزت و استقلال دست یافت؟
این اختلاف واژه دو وجهی است. یک وجه با رعایت اصول و متون دینی به تحکیم روابط مبدل خواهد گردید و وجه دیگر به تفرقه و جدایی منجر خواهد شد؛ که این وضعیت، صفا و آرامش را از جامعه سلب میکند، مردم و جوانان را رو در روی هم قرار میدهد، اتحاد ملّی و انسجام اسلامی را مخدوش میسازد، حرمتها را میشکند و خانواده انقلاب را روز به روز از هم دور میسازد. ما امروز، هم در سطح دولت و حکومت و هم در سطح مردم و جامعه، در تمام زمینهها حتی در قانونگذاری و سیاستهای داخلی و بهویژه در سیاستهای بینالمللی و خارجی به وحدت کلمه و به اصل اخوت و محبت بیش از هر عامل دیگری نیازمندیم.
امروز جامعه ما نیازمند آرامش و انسجام ملّی و تشنه رحمت و محبت است که این امر با زور و فشار حاصل نمیشود. اهمیت این امر تا آنجاست که خداوند به پیامبر خویش میفرماید: «ای پیامبر رحمت، از رحمت خدا بود که تو نرمخوی و مهربان شدی و اگر تندخوی، سختدل و سختگیر بودی، حول محورت گرد نمیآمدند.» (آلعمران/ 159)
جامعه ایران، جامعهای است متنوع و دارای هویت خاص فرهنگی- اجتماعی. ایران با تمدنی دیرینه، با قبول اسلام، فرهنگ ایرانی- اسلامی را پذیرفت. البته نباید فراموش کرد که در طی تاریخ در داخل این فرهنگ، خردهفرهنگهایی هویت خویش را تعریف کردند و در عین حال با این فرهنگ بزرگ نیز همزیستی مسالمتآمیز داشتند. ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب، لک، گیلک، ترکمن و... همه ایرانیاند و مسلمان، و هویت برتر خود را در ایران اسلامی جستجو میکنند.
*کارشناس سیاسی
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۱ ساعت:04:00